ادب در قرآن کریم

متن مرتبط با «داستان» در سایت ادب در قرآن کریم نوشته شده است

داستان کوتاه ادب و احترام

  • سامان پسر خیلی خوب و با ادبی است .وقتی از خواب بیدار می شود به همه صبح به خیر می گوید .چون می داند این کار ، کار بچه های با ادب است .سامان همیشه به بزرگترها سلام می کند و وقتی کسی با او حرف می زند ، با دقت به حرف های او گوش می کند .اگر کسی چیزی به او بدهد ، تشکر می کند، یعنی می گوید : متشکرم . وقتی چیزی به کسی می دهد می گوید: بفرمایید .او برای دادن چیزی به کسی آن را پرت نمی کند چون می داند این کار خیلی بد است .اگر مجبور شود چیزی را پرت کند می گوید : ببخشید . سامان هیچ وقت دوست ندارد کسی را اذیت یا ناراحت کند .اما اگر به طور اتفاقی کسی را اذیت یا ناراحت کند ، عذر خواهی می کند یعنی می گوید :ببخشید .مثلا اگر پای کسی را لگد کند می گوید : ببخشید که پای شما را لگد کردم .سامان هیچ وقت موقع نشستن پاهایش را جلوی بزرگترها دراز نمی کند .اگر سامان کار اشتباهی انجام بدهد و بزرگترها او را دعوا کنند توی چشم آن ها زل نمی زند و نمی گوید : چرا مرا دعوا می کنید یا دلم می خواهد این کار را انجام بدهم .او سرش را پایین می اندازد و از بزرگترها عذر خواهی می کند و می گوید :ببخشید دیگر این کار اشتباه را انجام نمی دهم .چون او می داند اگر بزرگترها او را دعوا می کنند دوستش دارند و نمی خواهند که او پسر بد و بی ادبی باشد .اگر او بخواهد وارد اتاقی بشود ، اول در می زند . اگر کسی که توی اتاق است  بگوید : بفرما, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها